سلام بر شما
اینکه مفهومی ارائه کنیم که مردمان فرهنگهای مختلف بتونن متناسب با پیشینه خودشون به درک اون برسند مزیت محسوب نمیشه؟

درود و عرض ادب آقای ایپکچی عزیز، اگر می تونستم کلمه ای در وصف انسانی که به اهمیت زیستن لحظه حال و تجربه کردن مدام زندگی پی برده پیدا کنم بجای فر_زی به شما پیشنهاد میدادم بدلیل اینکه فرزانه زیستن به نسبت فرهنگ های متفاوت ممکنه تعابیر بسیار متفاوتی رو در ذهن شنونده تداعی بکنه. بابت سهمی که برخاک بخشیدید سپاسگزارم چرا که من همان خاکم.

سلام بر شما
صدالبته خوندن هر نوشته از شوپنهاور ثمرات خودش رو داره اما با توجه به هزینه کتاب، آنچه پیشنهادم بوده رو در کتابنامه نوشتم. و حتی کتاب «جهان همچون اراده و تصور» رو اگر بنا به مطالعه بلندمدت بر روی شوپنهاور ندارید پیشنهاد نمی‌کنم چون کتاب دشواری است

برای آشنایی با زندگی شوپنهاور این کتاب رو دوست داشتم و برام خواندنی بود. کتاب برایان مگی در مورد شوپنهاور هم بسیار خوبه

این کتابهایی که فرمودید سهم زیادی از فلسفه شوپنهاور نداره و لااقل در اولویت مطالعه من نیست

با سپاس
البته بنده همه آثار نیچه را نخوانده ام . به غیر از آن فهم بسیاری از مطالب یرای بنده دشوار است.
اما گمان بنده این است که نیچه همانند بسیاری از متفکران دیگر اندیشه هایش در طول زمان دچار دگرگونی بوده است. برای پاسخ شما فکر کنم باید اندیشه های نیچه را از دید روند تاریخی
مطالعه کردتا دید جرقه های آغازین این اندیشه از کی بوده و نیچه برای تبیین آن چه کرده.

خیلی متشکرم
آیا بجز این سه گانه در چنین گفت زرتشت در سایر منابع هم تبینی از «ابر انسان» به قلم نیچه دیده‌اید؟

درود
آنچه تا کنون فهم کرده ام:
فرا انسان نیچه انسان فراتر از خود است. او دیگر بودن نیست بلکه هر روز شدن است. چون
طبیعت و هستی که هرروزه شدند.توان بالقوه ایست که اراده آنرا بالفعل تبدیل میکند. سه مرحله گفته شده توسط نیچه را بیابد آوریم : شتر-شیر- کودک

سلام وعرض ادب، اولا خیلی سپاسگزارم و اگر بدانید که هر اپیزود (فقط اپیزود وتحلیل های شما) چققدر به فرزی بودن من کمک کرده سریع تر کتاب و میخوندید، ثانیا جوای سوال :انسانی که قابلیت و کسب کرده (تقلب از یکی از جام های می دی(:

بسیار متشکرم
اگر در این باب هم نظری دارید خوشحال میشم که بدونم:
«فرا انسان» ِنیچه، انسانی مافوق دیگر انسان‌هاست؟
و این قابلیت رو کسب کرده یا به نحو ذاتی داشته؟