جرعه ۴۸: جالب
موضوع جرعه چهلوهشتم از پادکست مِی، واقعاً جالب است! در توضیح صفحه ۵۱ از کتاب حکمت زندگی شوپنهاور به چند اشاره در مورد «امر جالب» و قابلتوجه پرداختم. همچنین طرح دو واژه انسان «عادی» و «معمولی» بهانه شد برای تفکیک این دو عبارت از یکدیگر و تمایز «عادت» و «روتین».
متن جرعه چهل و هشتم
اپیزود چهل و هشتم یا جرعه چهلوهشتم از پادکست «می» موضوعش واقعاً جالب است. اینکه میگویم واقعاً جالب از باب تبلیغات نیست، بلکه موضوع این جرعه کلمه «جالب» است. میخواهم کمی تأمل کنم که چه چیزی جالب است و چه چیزی برای ما جلب توجه میکند. پرداختن به کلماتی که معمولاً در دسترس هستند و کمتر زمان برای واشکافی و تأمل در آنها میگذاریم، میتواند خوشمزه و شگفتانگیز باشد. حالا اگر این چند ثانیهای که خدمتتان در باب «جالب» گفتم، جالب بود، دقایق پیش رو را مهمان من باشید که با هم ذهنیتر بکنیم در پادکست می.
مِی میشنوید مجموعه جستارکهایی با طعم حکمت زندگی که جرعهجرعه مهمان من، حسام ایپکچی، هستید.
سلام بر شما همپیالههای عزیز؛ برایتان آرزوی تندرستی، سلامتی و ذهن آباد دارم. میپردازم به کتاب «درباب حکمت زندگی». به رسم معمول، اول منبع و نشانی را میگویم. خدمت شما، در این جرعه صرفاً با همان کتاب اصلیمان، یعنی «درباب حکمت زندگی» کار داریم و از ابتدای صفحه ۵۱ آغاز میکنم کلام را. احتمالاً به همین صفحه هم بسنده میشود، ولی چه بسا قدمی هم به صفحات بعدی بگذاریم. برای طرح موضوع، چند سطر اول صفحه ۵۱ را میخوانم و بعد توضیحاتی را تقدیم میکنم. اینگونه آغاز میشود: «توجه و علاقه انسان عادی و معمولی فقط در صورتی ممکن است شدیداً به چیزی جلب شود که ارادهاش را تحریک کند، یعنی نفع شخصی در آن داشته باشد.»
قبل از اینکه به موضوع اصلی جرعهمان بپردازم، تذکری را عرض میکنم در مورد انسان عادی و معمولی.
دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!
حقیقتا جالب بود
و من آخرش متحیر موندم و تازه پر از سوال شدم
درست فهمیدم که آدم فرزی انتخاب میکنه که چطور باشه که جلب چه چیزهایی بشه ؟ و فرد عادی در این امر منفعله؟
برای اراده لطیف داشتن باید چه کرد؟