جرعه 26: همنشین درونی
تاکنون درباره همنشین درونی و تفکیک همنشینی به بیرونی و درونی شنیدهاید؟ جرعه بیست و ششم مِی بر همین موضوع تمرکز دارد اما نه فقط همین. در روزهایی که گذشت به شکل اتفاقی به نوشتهای از شوپنهاور رسیدم که به بحث عقل و سرشت زنانه مربوط بود. یعنی همان بحثی که در جرعه بیست و پنجم مفصلاً به آن پرداختیم اما نشان میداد که برداشت سابق من دقیق نبوده و نیازمند تصحیح است. به همین سبب در ابتدای جرعه بیست و ششم طرح موضوعی درباره سرشت زنانه عقل داشتم.
متن کامل جرعهی بیست و ششم: همنشین درونی
در فراز پایانی این جرعه با اشاره به طریقت سقراط و نقدهای شوپنهاور به او، اشارهای گذرا داشتم به ضرورت کتبی اندیشیدن. اگر شما هم تجربهای و توصیهای از چگونه بهتر اندیشیدن داشتید، با من و دیگران در میان بگذارید
پادکست می جستارکهای شفاهی با طعم حکمت زندگیست که جرعه جرعه مهمان من حسامی ایپکچی هستید.
هم پیالههای من سلام امیدوارم که تندرست باشید با حال خوب این دقایق رو بشنوید. دیگه همپیاله سلام شده بر وزن همشاگردی سلام که ما بچه بودیم همیشه اواخر شهریور آستانهی شروع مدارس پخش میکردن. برای من که سرود عزا بود ولی احتمالاً چون شما خیلی مدرسه رو دوست داشتید کیف میکردید.
دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!
سلام
درون ساخت ما نیاز به اموزش و اطلاعات بیرون داره، و این اقبال شامل همه نمیشه که از شرایط بیرونی خوبی برخوردار باشند تا در بیابان تنهایی اذوقه و توشه مناسب داشته باشند . بنابراین انسانی عمیق ذهن و ژرف موضوع چند وجهی و پیچیده ای است که به عوامل زیادی بستگی دارد .
شنیدن مِی و خواندن آثار کسانی چون شوپهاور ، نیچه ، سارتر ، حافظ آذوقه شخصی منه برای زمان تنهایی و همنشینان درونی من هستند اینا…
نفسم باز تر میشه با شنیدن می و چشم انتظاری زیاد برای جرعه ی تازه…
تا به حال چندین و چند بار تمام جرعه ها با جان و دل نوش کردم .