از جرعه بیستم وارد در فصل اول کتاب در باب حکمت زندگی به قلم آرتور شوپنهاور شده ایم. این جرعه شامل است بر توضیحی کوتاه از جایگاه ارسطو در نگاه شوپنهاور و تاملی در معنای سطحی نگری با توجه به مزایا و معایب آن. بله، حتی مزایا! منابع استفاده شده:
- متعلقات و ملحقات صفحه 22
- در باب حکمت زندگی صفحه 19
برداشتم این بود که تجربه زیسته من در نقش آن ریشه ای است که تلاش های پراکنده مرا متمرکز کرده و به جواب می رساند.
به نظر من تجربه زیسته فقط شامل سوال نیست و بخشی از جواب را در بردارد. پس من هرگز فردی بدون سوگیری نخواهم بود و به دنبال روشن شدن ابعاد جوابی هستم که قبلا به بخشی از آن رسیده ام…
این تجربه زیسته چقدر قابل اتکاست؟! ممکن است مرا به بیراهه ببرد؟!
سلام ،
کاملا موافقم ، سطحی دانستن و باور به کامل بودن ، نادانی پنهانه ….
سلام
فکر میکنم مشکل اصلی من این باشه که سوال خودمو پیدا نکردم و تو این راه سوالای خیلیا رو هم رد کردم و واسه همین دچار سطحی نگری و پراکندگی م،
فکر میکنم من چند مرحله از همه دوستان هم پیاله ای عقبترم و معتقدم شاید بزرگترین اتفاق زندگی هرکسی پیدا کردن سوالش باشه
با سلام
در مورد سطحی نگری و بعد اشراف کامل بر نظرات و دیدگاهها من دچار یک دوگانگی شدم، ینی برداشت شخصی ام اینه که انگار در ابتدا نیازه که نوعی از سطحی نگری بر مطالعات مون حاکم باشه که بتونیم طیف وسیعی از دیدگاهها رو هر چند سطحی بهش اشراف پیدا کنیم و بعد در مورد سئوالی که داریم دنبال جوابش میگردیم سعی کنیم به عمق حرکت کنیم، چون حس می کنم اگر از همون ابتدا ما سعی کنیم عمیق پیش بریم ممکنه گرفته کوته فکری و دگم اندیشی بشیم چون قاعدتا مدت زمان زیادی رو صرف کردیم که یک اندیشه یک دیدگاه یک خط فکری رو دنبال کنیم و درش عمیق بشیم و از اندیشه ها و تفکرات دیگه غفلت کردیم در این حالت و با توجه به اینکه عمر ما محدوده قاعدتا نمی تونیم حتی در این 60-70 سال در تمام اندیشه ها و تفکرات و راههای موجود به عمق برسیم
توی این اپیزود گفتید که ارسطو شاگرد افلاطون!!
که دقیقا برعکس گفتید.
خب بزرگوار، یه سرچ ساده بزنید همون اولین لینک در حد ویکپدیا هم تامل کنید مساله حل میشه
🙂
با سلام/از این اپیزود ، متن رو نمیزارید تو ی سایت؟ یا من دسترسی ندارم؟
سلام بر شما
متن بعضی از اپیزودها پیاده نشده هنوز