این جرعه شامل دو نیمه است. در نیمه نخست، مقدماتی را از نگرش سیاسی آرتور شوپنهاور بیان کرده‌ام. گرچه تأکید شده که این چند دقیقه برای اشراف به نظام سیاسی موردنظر شوپنهاور کافی نیست اما به‌قدر ضرورت به آن پرداخته‌ام و سپس در نیمه دوم مسئله اساسی را مطرح کرده‌ام. پرسش بنیادینی که قصد داریم در این اپیزود به پاسخ آن برسیم، دستیابی به شاخصی برای شناخت «ظلم» و «حق» است.

 

منابع:
– در باب طبیعت انسان – صفحۀ 27 و 28
تقدیم از: حسام ایپکچی
خُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاور

متن کامل جرعه‌ی سی و شش: ظلم‌شناسی

می می‌شنوید مجموعه جستارک‌هایی با طعم حکمت زندگی که جرعه جرعه مهمان من حسام ایپکچی هستید.
هم‌پیاله‌‌های منه سلام جرعه‌ی سی و ششم می رو خدمت شما تقدیم می‌کنم و بر سر سفره می‌گذارم به قدر استطاعتم و این جرعه در اول مهرماه سال یک ضبط می‌شه در روز‌هایی که وجدان عمومی ‌مردم سرزمینم زخمی‌ست از جوری که در حق ما و ایشان شده و به عنوان مقدمه و به حکم اخلاق و شرف بر خودم لازم می‌دونم که در ابتدا اظهار برائت و بیزاری بکنم از تضییع حقوق ابتدایی انسان در کف خیابان‌‌های سرزمین ما ایران. و اما بعد اون چیزی که در این جرعه خدمت شما عرض می‌کنم هم بی‌مناسبت به روز‌هایی که در حال تجربش هستیم نیست. گرچه که به ریل سفرمون وفادارم همچنان مسیرمون رو با اتکا به اندیشه‌ی شوپنهاور سپری می‌کنیم اما به فراخور نیاز امروز تصمیم گرفتم که صفحاتی از جستار‌ در باب طبیعت انسان به قلم آرتور شوپنهاور رو کمی ‌با هم تامل و مرور کنیم.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

در این جرعه، مباحث مهم و شاید جنجال برانگیزی را مزه کرده‌ایم. از اینکه متفکران و فیلسوفان، چه نسبتی با باورهای ایمانی داشتند، از اینکه خودکشی در نگاه شوپنهاور چه جایگاهی دارد و چرا دانستن دیدگاه شوپنهاور نسبت به این موضوع می‌تواند حائز اهمیت باشد. همچنین چند سطر از مواضع او نسبت به رویکردهای عرفانی را به‌طور گذرا خوانده‌ایم.

منابع:

– در باب حکمت زندگی – صفحۀ ۳۸
– جهان و تأملات فیلسوف – صفحه ۱۰۷
– جهان همچون اراده و تصور – صفحه ۳۹۲

 

متن کامل جرعه‌‌ی سی و پنجم: انکار اراده‌ی زندگی

مِی می‌شنوید مجموعه جستارک‌هایی با طعم حکمت زندگی که جرعه جرعه مهمان من حسام ایپکچی هستید.
همسفر‌های من سلام امیدوارم که در عافیت و تندرستی همسفر باشید با من. جرعه‌ی ۳۵ام می رو باهم می‌نوشیم و می‌گوشیم. این جرعه در هفتم شهریور ماه سال یک ضبط می‌شه.

قبل از اینکه وارد بشم به موضوع اصلی اپیزودمون که خیلی موضوع پیچیده و حائز اهمیتیه، ممکنه به درازا هم بکشه، دوتا سوالی که این روزها زیاد از من می‌پرسید حالا یا تو آیدی‌های شخصیم یا توی اکانت‌های مربوط به می اینها رو پاسخ بدم و بعد برم به سراغ موضوع‌مون.

سوال اول می‌فرمایید که بعضاً در دسترسی به می دچار مشکل می‌شید، البته اونایی که دارن این دقایق رو می‌شنوند قاعدتاً از این پرچین گذشتند، ولی اگه اطراف شما کسی هست که هم‌قافله‌ی ماست همسفر ماست و می‌دونید که مشکل داره لطفاً راهنماییش کنید. موضوع از این قراره که می هم روی سرورهای داخل ایران آپلود می‌شه هم سرورهای خارج از ایران دسترسی ما به سرورهای خارج از ایران، یعنی دسترسی شنونده‌ها، با محدودیت روبروست، فیل** شده، چرا؟ از حافظ بپرسی می‌گه بهر یک جرعه که آزار کسش در پی نیست زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس. حالا چی کار بکنین؟ یه راه اینه که از روی سرورهای داخلی بشنوید، میزبان داخلی ما وبسایت شنوتو هست. بچه‌های هم سن و سال خودمونن ایرونین و کسب و کار داخلیه، هم سراغشون برید می‌تونید ازشون حمایت کنید هم می رو بشنوید. این یک راه است؛ راه دیگه اینه که اگر از کست باکس می‌شنوید اسم من رو سرچ کنید حسام ایپکچی که سرچ بکنید دوتا فید می برای شما میاره یکی سابسکرایبرای بیشتر داره اون مال سرور خارج از ایرانه و فعلاً با محدودیت روبه‌روایم یکی سابسکرایبراش کمتره اون از سرور داخلیه می‌تونید اون رو دنبال کنید. اگر از اپل پادکست می‌شنوید راهش اینه که از فیل**شکن استفاده بکنید. از همه‌ی اینها گذشته روی وبسایت mey.ir  تمام اپیزودها قابل دسترسه فعلاً برای همه، تا یه مدتی بعد بگذره احتمالاً فقط برای اعضا، متن کامل اپیزودها هم داره یک به یک ارائه می‌شه که در دسترس همه دوستان قرار بگیره اگر با خوندنش راحت‌تر هستید متن رو بخونید. راه‌حل بلند مدتش هم داریم بررسی می‌کنیم باید یک مقدار تغییر فید بدیم تغییر سرور بدیم چون هزینه‌ها به ارز هست و یه مقداری هم احتیاج به تامل داره دیگه باید به اندازه‌ی جیب‌مون برنامه ریزی بکنیم و بشه ادامه داد این کمی زمان برده امیدوارم ظرف چند هفته‌ی آینده یک راه‌حل اصولی پیدا کنیم. این سوال اول لطفاً به اهلش برسونید که دسترسی داشته باشند به می‌.

سوال دوم اینه که

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

 

احتمالاً شما هم مثل من اگر در متن‌خوانی شوپنهاور به کلمه «چلمن» برسید کنجکاوی‌تان برانگیخته خواهد شد که این متفکر عمیق و دقیق، چه کسانی را با عنوان «چلمن» خطاب می‌کند. چه بسا بعد از شنیدن این چند دقیقه دریابیم که بسیاری از ما نیز در زندگی‌مان رفتارهای چلمن‌گونه داشته‌ایم. برای اینکه توجه داشته باشیم همه ما ممکن است در برخی شئون زندگی گرفتار این رویه و عادت باشیم و مسئله محدود به شخص یا گروه خاصی نیست من «ایسم» را به این کلمه اضافه کردم تا بیانگر نحوه‌ای از مواجهه با واقعیت در جهان باشد.

 

این جرعه از مِی، خارج از کتاب درباب حکمت زندگی و بر اساس بخشی از کتاب اصلی شوپنهاور است؛ اما به نظرم آمد آگاهی بر این قاعده ما را در درک بسیاری از مسائل، از جمله حکمت زندگی، یاری خواهد کرد.

منابع

– جهان همچون اراده و تصور – صفحه 82
تقدیم از: حسام ایپکچی
خُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاور

 

متن کامل جرعه‌ی سی و چهارم: چُلمنیسم

مِی می‌شنوید مجموعه جستارک‌هایی با طعم حکمت زندگی که جرعه جرعه مهمان من حسام ایپکچی هستید.

هم‌‌پیاله‌های من سلام. بسیار خوشحالم از اینکه فرصت داشتیم زندگی کردیم عمر دوام یافت و تونستیم فکر بکنیم برسیم به چنین روزی که پنج شنبه سیزدهم مرداد ماه سال یک هست و جرعه‌ی سی و چهارم می رو باهم  هم‌پیاله باشیم. اون چه که در دقایق پیش‌رو خدمت شما عرض می‌کنم به نگاه من خیلی مهم و برجسته اومد. انقدر جذاب و ضروری که قانع شدم با اینکه خارج از کتاب در باب حکمت زندگی است اما یک جرعه‌ی مستقل بهش اختصاص بدم و پیرامونش فکر کنم و فکر کنیم.

این که می‌گم خارج از کتاب در باب حکمت زندگی به معنی این نیست که خارج از منظومه‌ی فکری جناب شوپنهاور قراره قدم برداریم نه همچنان به همان خم پایبندیم سر سفره شوپنهاور هستیم اما این بار مستقیماً از کتاب اصلی او می‌خوام جملاتی رو خدمت شما نقل بکنم و بر مدار قراری که از جرعه‌ی قبل با هم گذاشتیم ابتدا منبع رو بهتون عرض می‌کنم و بعد بریم به سراغ طرح موضوع.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

شوپنهاور در کتاب در باب حکمت زندگی، بیشتر متوجه «حکمت عملی» بوده و مباحثی را به میان آورده که در زندگی روزانه برای ما کارآمد است؛ اما در همین میان، آنچه در اپیزود سی و سوم مورد بحث قرار گرفته به مراتب از اپیزودهای قبلی به عمل نزدیکتر است.

چهار سرفصل در این اپیزود مورد بحث قرار گرفته است:

  • اول: اشاره‌ای به زندگی شوپنهاور
  • دوم: توازن در حرکت
  • سوم: اهمیت سلامتی و تجویز عملی شوپنهاور
  • چهارم: حکمت پیاده‌روی

منابع

  • کتاب در باب حکمت زندگی: صفحه 33 الی 35
  • فلسفه شوپنهاور – برایان مگی: صفحه 16 و 17
  • واژه‌نامه تاریخی فلسفه شوپنهاور: صفحه 33

متن کامل جرعه‌ی سی و سوم: حکمت پیاده‌روی

مِی می‌شنوید مجموعه جستارک‌هایی با طعم حکمت زندگی که جرعه جرعه مهمان من حسام ایپکچی هستید.
هم‌پیاله‌های من سلام. امیدوارم که در سلامتی، تندرستی و عافیت این جرعه که جرعه‌ی سی و سوم مِی هست رو بشنوید و با هم دیگه هم‌سفره و هم‌پیاله باشیم. اتفاقاً موضوع این جرعه هم مرتبطه با مسئله‌ی سلامتی و بدن که به قراری که خواهید شنید خدمتتون تقدیم می‌کنم اما قبل از اینکه وارد بشیم در اصل صحبت دو تا پیش‌درآمد رو خدمت شما بگم:

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

 

چنانکه در جرعه سی و یکم شنیدید، شوپنهاور از «انواع لذت» سخن به میان آورده اما توضیحی در خصوص اینکه منظورش از «انواع» چیست و نوع‌های مختلف لذت چه نسبت و مراتبی دارند طرح نشده. در جرعه سی و دوم حاصل بررسی‌ام در پاسخ به این سوال را تقدیم کرده‌ام و اما استثنائا با توضیحی که ارائه شده، اشاره‌ای داشته‌ام به اشارات بوعلی سینا

منابع
– در باب حکمت زندگی صفحه ۳۱
– اشارات بوعلی سینا – جلد دوم – نمط هشتم

متن کامل جرعه‌ی سی و دوم: مراتب لذت

مِی ‌‌می‌شنوید مجموعه جستارک‌هایی با طعم حکمت زندگی که جرعه جرعه مهمان من حسام ایپکچی هستید.

همسفرهای من سلام. جرعه‌ی سی و دوم پادکست می‌‌رو باهم هم‌پیاله هستیم، مسیر نسبتاً طولانی طی شد حدفاصل جرعه‌ی سی و یکم تا سی و دوم، نزدیک به چهل روز، و الان سی ام اردیبهشت ماه سال یک هست و من این دقایق مشغول ضبط جرعه‌ی جدید هستم خدمت شما.

ببینید به واقع یک ساعت حرف زدن و ضبط کردن پای میکروفون ۱ساعت ادیت کردن و منتشر کردن محتوا اصلاً کار دشواری نیست کتاب هم که حی و حاضر در برابر ما هست و می‌شه از روش خوند اما این میثاق من با شما نیست، این به واقع میثاق من با من نیست اون چه که این مسیر رو برای من موجه می‌کنه اینه که تامل کنم یعنی این کتاب برای من یک سیر تفکر بشه خان به خوان مرحله به مرحله بیاندیشم برام حل مسئله بشه چیزهایی رو ادراک کنم برم مرحله‌ی بعد.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

 

مواد لازم برای تهیه شادی چیست؟ ما چه چیزهایی نیاز داریم که بتوانیم از زندگی لذت ببریم؟ این سوال بهانه‌ای است برای آغاز پیاله سوم از هم‌سفرگی و هم‌سفری در خوانش کتاب در باب حکمت زندگی آرتور شوپنهاور. با این جرعه فصل دوم کتاب را شروع می‌کنیم و اولین جرعه به مساله شادی خواهیم پرداخت.

منبع

– کتاب در باب حکمت زندگی، صفحات ۳۱‌ تا ۳۳

متن کامل جرعه‌ی سی و یکم: در اهمیت شادی

 

خیلی از ما برای لذت بردن از زندگی یک فهرست ملزومات داریم می‌گیم اینا رو به من بده به عنوان ابزار و داشته‌هایی که من بتونم از زندگی لذت ببرم. این ماشین این شغل این خونه این یار و همسر و همسفر و مجموعه‌ی اینا کنار هم جمع بشه که لذت بردن از زندگی برام ممکن بشه خیلی هم خوب اما یه تردیدی اینجا پیش می‌آد اونم اینکه کسانی هستند که این ملزوماتی که آرزوی ما هست برای آنها جزء داشته هاشونه یعنی دارند اکنون، اما آنچنانی که باید از زندگی لذت نمی‌برند تردید یا سوال اینجاست که اگر این ملزومات لزوماً قرار است که منتهی به لذت از زندگی بشه چرا در دیگرانی به این نتیجه ختم نشده؟ دستم به دامن گل گلی‌تون حرف از این جنس های دم دستی نیست که بگم پول چرک کف دسته آقا اصلاً مهم نیست، نه خیلی هم مهمه سوال اینه که اگر چیزی علت باشه با تحقق علت باید معلول هم محقق بشه اگر اینها می‌توانست علت لذت از زندگی باشد باید هر کسی که اینها رو داشت از زندگی لذت می‌برد وقتی این چنین نیست حداقل استنباط ما اینه که یک متغیر دیگری به جز این ملزومات وجود داره که اگر اون نباشه با داشتن تمام این ثروت‌ها و نیازمندی‌ها باز هم ما به لذت زندگی نمی‌رسیم. توی این جرعه می‌خواهیم در مورد این متغیر صحبت کنیم.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

 

 

ثروت داشتن چه نسبتی با حکیمانه زیستن دارد؟ آیا ثروت مترادف پول است یا می‌توانیم انواعی از ثروت را با مراتب مختلفی از اهمیت دسته‌بندی کنیم؟ اگر امکان دسته‌بندی ثروت وجود دارد، معیار ما برای طبقه‌بندی چیست؟ در این جرعه سعی کرده‌ام پاسخ این سوالات را از نگاه شوپنهاور بیابم و ارائه کنم

منبع

– در باب حکمت زندگی، صفحات ۲۶ تا ۲۹

متن کامل جرعه‌ی سی‌ام: مراتب ثروت

انسان متفکر بر اساس طرح قبلی زندگی می‌کنه یعنی چی؟ یعنی با یک اراده و برنامه روزش رو به شب می‌‌بره و شبش رو به روز. حالا سوال اینه اگر کسی خواست متفکرانه و گزیده زندگی کنه چه نسبتی با ثروت داره؟ آیا زمانی که سپری می‌شه برای کسب ثروت و پول جزء بطالت ها و انحرافات از مسیر تفکره؟ در مقابل اگر وقت نگذاریم و سرمایه و ثروت کافی نداشته باشیم آیا اصلاً می‌‌تونیم آزادانه فکر کنیم؟ یا حتی اگر فکر کردیم می‌‌تونیم به چیزی که با فکر بهش رسیدیم در عمل هم اون رو زندگی کنیم یا نه؟

در این جرعه می‌خواهیم مختصری پیرامون این سوال بسیار مهم و اساسی با هم دیگه گپ بزنیم و همفکری کنیم.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

ما گاهی وقت‌ها بجای اینکه روی «آنچه هست» آدمها حساب کنیم، روی آنچه «می‌خواهیم باشند» حساب می‌کنیم! شوپنهاور نظر قطع و شاید تلخی نسبت به این نگرش داره اما جملات او بهانه‌ای شد برای اندیشیدن در مفهوم دشوار و عمیق «زمان». در این جرعه زمان رو شوپنهاوری تماشا کردیم، با شنیدن این چند دقیقه متوجه خواهید شد که منظور از «شوپنهاوری دیدن» چیست

منبع

– در باب حکمت زندگی صفحه ۲۵ و ۲۶

متن کامل جرعه‌ی بیست و نهم

ما گاهی وقت‌ها به جای  اینکه روی آنچه هستند آدم‌ها حساب بکنیم روی آن چه می‌خواهیم باشندشون حساب می‌کنیم دیدید یه وقتایی از کسی می‌پرسی که آقا خانوم مگه تو نمی‌شناختی این فلانی رو؟ مگه از روز اول نمی‌دونستی که این آدم اهلی نیست سر به حق نیست؟ پس چرا باهاش وصلت کردی؟ چرا باهاش تجارت کردی؟ چرا باهاش شراکت کردی؟ جواب می‌شنوی که چرا، می‌دونستم، فکر می‌کردم که می‌تونم تغییرش بدم این جا می‌گیم آنچه که هست رو ندیدیم اما حساب می‌کنیم روی این که این فرد تغییر می‌کنه و به آنچه ما می‌خواهیم تبدیل می‌شه.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

 

در ادبیات عامیانه از عبارت «باشخصیت» و «بی شخصیت» زیاد استفاده می کنیم، اما کلمه «شخصیت» به چه معناست؟ ما با چه شاخصی به شخصیت خواهیم رسید؟ شوپنهاور چه تعریفی از شخصیت دارد؟ اینها سوالاتی است که سعی در پاسخ به آنها داشته ام. البته در میانه صحبت از «مدرسه نفاق» و «خانه تزویر» هم حرفهایی طرح شده که شاید سرآغاز گفتگوهای بلندتری باشد.
– در باب حکمت زندگی صفحه ۲۵
– جهان همچون اراده و تصور صفحه ۲۸ و ۱۴۳

متن کامل جرعه‌ی بیست و هشتم

توی محاوره‌های روزمره عمدتاً واژه تلف می‌شه، چرا؟ چون ما نیاز نداریم به معناش فکر کنیم از روی عادت صحبت می‌کنیم.عادت کارش اینه که تصمیم رو برای ما ساده بکنه. خب؟ واژه‌ها رو می‌تونیم سبک خرج بکنیم. از جمله واژه‌های سنگینی که ما تو محاوره‌های عادی سبک خرجش می‌کنیم کلمه‌ی شخصیته، به عنوان مثال می‌گیم که فلانی خیلی با شخصیت بود، اینو وقتی می‌خوایم توصیف به خیر بکنیم می‌گیم یا یه کسی رو بخوایم مذمّت بکنیم می‌گیم که خیلی آدم بی شخصیتیه. اما در قلمر‌وی اندیشه ما اجازه نداریم واژه رو از رو عادت خرج بکنیم اینجاست که باید انتخاب بکنیم، باید تامل کنیم.

شخصیت چه معنایی داره؟ آیا اصلا انسان فاقد شخصیت رو می‌تونیم تصور کنیم؟ من توی این جرعه که جرعه‌ی ۲۸ام می هست می‌خوام به کلمه‌ی شخصیت از نگاه شوپنهاور بپردازم و خودم هم تاملاتی دارم که خدمت شما عرض خواهم کرد.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!

مینیمالیسم به رغم شهرت در فضای هنری یا چیدمان منزل و مد و پوشاک؛ در حوزه اندیشه و تفکر چندان که شایسته است مورد توجه و مطالعه قرار نگرفته. این جرعه کوشش مختصری است در وسعت مباحث قابل طرح در این قلمرو. توضیح داده‌ام که چرا ترجمه «گزیده‌گرایی» را بهترین ترجمه برای مینیمالیسم می‌دانم.

در جرعه سابق نگاه شوپنهاور به جناب سقراط را عرض کردم. آنچه در جرعه بیست و هفتم پادکست می موضوع صحبت ماست، متکی به نقل قول جمله‌ای است از سقراط و به همین بهانه نگاهی انتقادی به داوری شوپنهاور نسبت به سقراط هم عرض کردم.

جرعه بیست و هفتم را می‌توان پیش‌درآمدی بر بحث مینیمالیسم دانست و در چند دقیقه ضرورت و مبانی آن به اختصار اشاره شده است.

دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!