عادت داریم که مرگ را نقطهای در پایان بردار زندگی تصور کنیم. تفاوت نمیکند که این نقطه، بن بست زندگی باشد یا بنابر ایمان ِخداباورانه، گذرگاهی که ما را به زندگی دیگری منتقل کند. به هرحال مرگ آنچیزی است که با آن روبرو خواهیم شد. اما من در این جرعه با اتکا به آراء شوپنهاور، مرگ را از سوی دیگری دیدهام.
– جهان همچون اراده و تصور صفحه 310 و 316
– در باب حکمت زندگی – پیش گفتار
– هستی و زمان (مارتین هایدگر به ترجمه سیاوش جمادی) صفحه 563
متن كامل جرعه هجدهم: مرگ از سوی دیگر
این می است که میشنوید. جرعهای از سلسله جستارکهای شفاهی با طعم حکمت زندگی که مهمان من حسام ایپکچی هستید.
سلام رفقای من، امیدوارم تندرست باشید. هم پیالهایم ما با هم، در خُم حکمت زندگی به قلم آرتور شوپنهاور و همچنان در پیشگفتار با هم صفا میکنیم.
در پایان جرعۀ هفدهم من یک سوال مطرح کردم. گفتم آقا، خانوم آیا هر آنچه که هست رنج است و هر زمان که در این رنج وقفه میافتد، ما لذت را تجربه میکنیم یا آن چه که هست، لذت است و هر وقت در این لذت وقفه میافتد ما رنج را تجربه میکنیم؟ سوال را بخواهم دقیقتر مطرح کنم، آیا رنج است که ایجابی است و لذت سلبی است یا بالعکس، لذت ایجابی است و رنج سلبی است؟
اپیزود هجدهم راجع به این سوال صحبت خواهیم کرد. اما ستون اصلی حرفمون و آن چیزی که میخوایم بهش فکر کنیم، مرگ است.
دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!