آغاز سخن
سلام همپیالههای من، خوشحالم که همسفرۀ شمام. اصلا مزۀ سفره به همسفرهست. تو جرعۀ پنجم عرض کردم که ما مضطر به گفتگوییم. من راهی ندارم جز اینکه جهان رو با تجربیات شما ببینم. اگر نبودید شما، این زندگی مزه نداشت. شدنی نبود.
اینکه میگن: «جونم به جونت بنده»، مال یه نفر نیست. جان همۀ ما به هم بنده. من این بیت حافظجان رو بسیار دوست دارم که میگه: «ای نور چشم من سخنی هست، گوش کن… چون ساغرت پر است، بنوشان و نوش کن.»
راهی جز این نیست. هرکی از ساغر خودش باید به دیگری برسونه. از تشنگی میمیریم اگر باهم همسفره نباشیم. از جهل میمیریم اگر تجربیاتمون رو با همدیگه در میون نذاریم.
یادتون میآد تو جرعۀ دوم، صحبتِ برخاک، گفتم در این هستی، حیات رو دستبهدست بین هم میچرخونن؛ اونی که نگه داره مردهست. بودنشون در بودنِ همه. ما که تافتۀ جدابافته نیستیم. لکهای از این هستی هم ماییم.
گفتنیای من، ایناییست که دارم جرعهجرعه خدمت شما تقدیم میکنم. شنیدنیهام رو از شما طلب دارم؛ قابل دونستید توی سایت مِی، توی کامنتها بهم خبر بدید. در تجربیاتتون شریکم کنید.
این از این حرفای تعارفی تلویزیونی نیستها… که بگم ما رو از نظرات خودتون بهرهمند کنید، بعد شمارۀ روابط عمومی رو بدم بگم برید اونجا تقدیر و تشکر کنید. نه والله. استدلال آوردم براتون تو جرعۀ پنج. شما مِی رو پختهتر میکنید.
دوستان خیلی لطف دارن تو کامنتهای پادگیرهای مختلف پیام میذارن، زحمت میکشن، ولی چون خیلی پراکندهست، بسیار محتمله که تو اینها چیزی از چشمم جا بمونه. اگر یکجا توی سایت باشه بهتره.
وارد صفحۀ اپیزود بشید؛ یعنی تو اون نوارعنوانِ بالای سایت زده episodes. دورشم یه کادر زدم که هیچکس گم نشه. اون رو کلیک کنید و وارد صفحۀ اپیزودها بشید. هر اپیزودی برای خودش یه پست داره. کامنتهاش تقدیم شما؛ فرصت هست برای اینکه هم نظرات بقیه رو بخونید، هم شما نظر بفرمایید. اما الان میخوام راجع به چی صحبت بکنم؟
دوس داری ادامه مطلب رو بخونی؟ روی کلید عضویت اون بالا کلیک کن و عضو شو! منتظرتیم!