مطالب توسط ثنا نیازی

جرعه 65: خردِ ثروت (6)

جرعه شصت‌وپنجم، آخرین جرعه از فصل سوم کتاب درباب حکمت زندگی است و به تقسیم‌بندی جالبی از نگاه شوپنهاور می‌پردازد. افراد از حیث تجربه فقر و ثروت، وضعیت مشابهی ندارند و دستیابی به ثروت هم به یک شیوه ثابت حاصل نمی‌شود. شوپنهاور تفکیک می‌کند که هر دسته از افراد – بنا به چگونگی ثروت‌یابی – […]

جرعه 64: خردِ ثروت (5)

در پنجمین اپیزود از سلسله‌مباحث «خرد ثروت» به تمایز میان پس‌انداز و سرمایه‌گذاری می‌پردازیم اما قبل از این مقایسه، درنگِ پدیدارشناسانه‌ای خواهیم داشت در اینکه چرا پس‌انداز می‌کنیم و اساساً پس‌انداختن زندگی امکان‌پذیر است یا خیر؟ در این مجموعه جستارها قصد بر این است که با توجه مضاعف به مسئله «ثروت» دریابیم که نمی‌توان حکیمانه […]

جرعه 63: خردِ ثروت (4)

شوپنهاور با تأکید گفت که فقط پول خوب است و سؤال این جرعه از پادکست مِی این است که آیا پول، این خوب‌بودن را از خودش دارد؟ یا خوبی را از معیار دیگری به ارث برده؟ در واقع آیا پول مطلقاً و ذاتاً خوب است یا خوبی برای پول صفتِ قرضی و عاریتی است؟ برای […]

جرعه 62: خردِ ثروت (3)

در جرعه قبل، از نقش‌آفرینی پول به‌عنوان «زبان» صحبت کردیم و در این جرعه می‌رسیم به این پرسش که اگر پول، زبان باشد؛ معانی را چگونه منتقل خواهد کرد؟ یا زبانِ پول، توانایی بیان چه معنایی را دارد و آیا برای زیست انسانی کافی است؟ مسئله این نیست که با یک بله یا خیر بگوییم […]

جرعه 61: خردِ ثروت (2)

پول نه چرک کف دست است و نه هدف غایی؛ بلکه ابزاری است که باید به آن اندیشید. اینکه ما با پول چه می‌کنیم را در مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری بررسی می‌کنند اما اینکه پول با ما چه می‌کند، موضوعِ انسان‌شناسی و پدیدارشناسی است؛ یعنی همان نظرگاهی که ما در پادکست مِی به آن مشغولیم. […]

جرعه 60: خردِ ثروت (1)

«فقط پول به‌طور مطلق خوب است» شاید هیچ فیلسوفی به این صراحت در ستایش پول صحبت نکرده باشد و چه بسا برای شما هم عجیب باشد که چنین جمله‌ای از زبان آرتور شوپنهاور نقل شود. ولی او در برابر انبوهی از چیزهای نسبتاً خوب، پول را به‌عنوان چیزی که همیشه خوب است معرفی می‌کند؛ اما […]

جرعه 57: ورشکستگی رضایت

شوپنهاور می‌گوید رضایت از زندگی اندازهٔ مطلق ندارد؛ تنها نسبتی است میان آنچه داریم و آنچه می‌خواهیم. او اشاره می‌کند که دو دشمن پنهان رضایت‌اند: مقایسه‌ای که ما را اسیر تصویر زندگی دیگران می‌کند و عادتی که باعث می‌شود نعمت‌های امروز، از نگاه‌مان محو شوند. شاید راز رضایت در چیزی باشد که هیچ ابزار بیرونی […]

جرعه 56: میل معقول (3)

در جرعه پنجاه و ششم مِی به سراغ «نیچه» می‌رویم؛ کسی که نه در دانشگاه فلسفه خوانده، نه فلسفه درس داده، اما چرا این‌چنین تأثیرگذار است؟ چرا نامش در میان متفکرین ماندگار شده؟ نیچه به جای پاسخ دادن به سؤال‌های سنتی، خودِ سؤال‌ها را زیر سؤال می‌برد! او حقیقت را نه یک ارزش مطلق، بلکه […]

جرعه 55: میل معقول (2)

عقل و میل؛ کدام فرمانده است و کدام فرمان‌بر؟ در این جرعه از پادکست «مِی»، به ادامه ی بحث درباره ی نسبت عقل و میل می‌پردازیم و پاسخ را در دیدگاه فلاسفه جست و جو می‌کنیم. آیا باید مانند کانت، میل را تابع قانون مطلق عقل کنیم؟ یا همچون شوپنهاور، عقل را وزیر مهارکنندهٔ حاکمِ […]

جرعه 54: میل معقول (1)

در این جرعه، از جمله کوتاه شوپنهاور آغاز می‌کنیم؛ که جرقه‌ای‌ست تا ما را به دل پرسشی کهن ببرد: آیا میل می‌تواند معقول باشد؟ ردّ این پرسش را با ارسطو می‌گیریم؛ در سرزمین سه‌گانهٔ میل او. به اسپینوزا می‌رویم؛ جایی که «کناتوس» می‌تپد. و سرانجام، در کنار هیوم می‌ایستیم؛ فیلسوفی که بی‌پروا می‌گوید عقل جز […]